تجارت الکترونیک

با کار کردن پولدار نمیشید بلکه با هوشمندانه کار کردن پولدار خواهید شد.

تجارت الکترونیک

با کار کردن پولدار نمیشید بلکه با هوشمندانه کار کردن پولدار خواهید شد.

با کار کردن پولدار نمیشید بلکه با هوشمندانه کار کردن پولدار خواهید شد. ما به شما این روش ها رو یاد میدیم.

بایگانی

۴ مطلب با موضوع «ذهن میلیونر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

من می اندیشم ، پس ثروتمند هستم.


 


اگه یک سررسید تقویم دار رو جلوی خودتون بذارید و بهتون بگن که برگردید به یک سال قبل و به ازای هر یک روز که در سال گذشته گذروندید یک صفحه از این تقویم رو از خاطراتش پر کنید ، خیلی از ما ها نمی تونیم حتی بیش از 20 صفحه از این سررسید از خاطرات و نوشته هامون پر کنیم. نه اینکه هنر با آب و تاب نوشتن و شرح دادن وقایع رو بلد نباشیم ، حقیقت اینه که ما یا اصلاً چیزی به نامه خاطره خوش نداریم که بتونیم تموم صفحات اون سررسید رو پر کنیم یا اگه هم داریم از چند صفحه بیشتر حجم خاطراتمون تجاوز نمی کنه.

این حتی برای خیلی ها بدتر هم هست . خاطرات بیش از 300 روز سال اونها یک دنیای تکراری و خسته کننده است که بوی پوچی اون برای خودشون تهوع آوره چه برسه به اطرافیان که زندگی اونها رو می بینن.

(( از خواب بیدار شدن ، سوار مترو یا اتوبوس شدن، 4 ساعت کار ، ناهار ، 4 ساعت کار ، سوار مترو یا اتوبوس شدن، شام و خواب ))


این وضعیت در تمام روزهای هفته یعنی شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه ، سه شنبه و چهارشنبه تکرار میشه و اگه شما به شدت نیازمند پول برای تامین مایحتاج زندگی باشید مجبورید با اضافه کاری این وضعیت رو برای روزهای پنج شنبه و حتی جمعه نیز تحمل کنید.

این سناریو برای اکثر جامعه ایرانی صادقه . شاید تنها چیزی که ما رو به تحمل این زندگی میخ کرده یکی اعتقادات مذهبی و دیگری وابستگی عاطفی و روانی هستش که اصلا تمام این تلاش ها و کوشش ها برای کسی یا چیزی صورت می گیره است و گرنه شاید خیلی از ما قید این زندگی رو خیلی وقت پیش میزدیم.


همه اینها به ما نشون میده که زندگی ما بیشتر از اینکه عرض داشته باشه ، فقط طول داشته ، یعنی ما فقط روزها رو یکی پس از دیگری گذروندیم ولی زندگی با کیفیتی رو نداشتیم. ما فقط صفحات سررسید و تقویم  رو یکی پس از دیگری برگ زدیم و تموم کردیم ولی هیچ وقت چیزی نداشتیم که داخل این صفحات بنویسیم.

ما کار کردیم ، کار کردیم و باز هم کار کردیم تا زندگی بهتری داشته باشیم ولی هیچ وقت این زندگی اون چیزی نبوده و نشده که ما می خواستیم.

تمام اینها بر میگرده به یک نگاه کلیشه ای از موفقیت.

جامعه ما شاید در ظاهر داره کم کم قالب مدرن میگیره ولی هنوز پشت این ظاهر زیبا کلیشه های از مُد افتاده و سنتی رو با خودش یدک میکشه. باوری که میگه :

(( اگه میخوای موفق بشی ، باید سخت کار کنی )).

در واقع در فهم عمومی مردم ما اینطور جا افتاده که سخت کار کردن مساوی با موفق شدنه.

اما این فرمول جواب نمیده.

میخوام یک سوالی از شما بکنم؛ 

آیا شما سخت کوش تر و زحمت کش تر از کارگران معدن ، رفتگران شهرداری ، کارگران ساختمانی دیدید؟

همه اونها سخت کار می کنند ولی نتیجه ای که از این کار می گیرند چیزی نیست که اونها رو از طبقه کارگری و ضعیف جامعه (پرولتاریا) به طبقه مرفه جامعه (بورژوا) منتقل کنه.

این نگاه کلیشه ای رو دور بریزید که از رسانه ها به خورد شما میدن ، تصویری مثل این؛

تاجر فرشی که با چرخ در دوران کودکی فرش های مردم رو جابه جا می کرد ، حالا بزرگترین صادر کننده فرش شده.



این تصویر زیاد به ما عرضه شده ولی چیزی که اون آدم رو به چیزی بیش از یک فردی که با چرخ و گاری بار حمل می کنه تبدیل کرده زور  و  بازوی اون نبود ، بلکه فکری بوده که باعث سکو پرتابش از وضعیت اون روزهاش شده. شما فقط کافی به بازار سطح شهر برید و ببنید آدم های زیادی هستن که ده ها ساله که دارن با چرخ بار دیگران رو جابه جا می کنن ولی هنوز از لحاظ موقعیت اجتماعی در همون جایی هستن که ده سال پیش هم وقتی می خواستن این کار رو شروع کنن داشتن و مطمعن باشید ده سال دیگه هم باز هم در همون جایی هستن که امروز هستن و شاید با این نرخ تورم و وضعیت بد اقتصادی شاید چند قدم هم عقب تر.

پس این باور رو در ذهن خودتون ملکه کنید که :


(( شما با سخت کار کردن پولدار نمی شید بلکه با هوشمندانه کار کردن پولدار میشید))

این ایده و خلاقیت و فکر شماست که اگه همراه با تلاش و  پشتکار ترکیب بشه ، میتونه شما رو به یک ثروتمند تبدیل کنه. پس بقول ناپلون هیل : (( بیندیشید و ثروتمند شوید)).


ارادتمند رسول یاوری


به تلگرام ما بپیوندید


  • رسول یاوری
  • ۰
  • ۰

ترمزهای ذهنی


ذهن انسان تفاوتی بین فکر مخرب و فکر سازنده قایل نیست. هر چی به اون بدیم با همون تغذیه میشه. همه چیز بستگی به این داره که چه اندیشه ای در سر داشته باشیم. تلقین به خودتون اگه حساب شده باشه در نهایت باعث موفقیت و آرامش میشه و اگه نباشه منجر به شکست و ناامیدی میشه.


(( اگه خودت رو در ذهنت یک شکست خورده در نظر بگیری، در نهایت هم شکست میخوری))

(( اگه خودت رو جلوی مشکلات همیشه ناموفق و ناکام بدونی، وقتی یک مشکلی به سراغ زندگیت میاد در مواجهه باهاش شکست میخوری)).


پس فکر منفی در نهایت به شکل یک جریان و عمل منفی در زندگی تو خودش رو نشون خواهد داد. پس باید از فکر منفی در زندگی دوری کرد و اون رو جایگزین فکر مثبت و سازنده کرد.

به جای اینکه شعارت در زندگی این باشه که  (( باید برای پول در آوردن جون کند)) باید این شعار  رو در ذهنت جایگزین کنی که با هوشمندانه کار کردن میشه به راحتی و بطور مرتب پول بدست آورد.


راز موفقیت در  درون خود ماست. هر چه بیشتر از قدرت درونی خودمون استفاده کنیم، بیشتر اون اهداف ، خواسته ها و آرزوها و امیال رو به سوی خودمون جذب می کنیم.


اما اینجا یک مسئله بزرگ وجود داره و اون هم بحث شایستگیه ...

ما میگیم که پول زیاد می خوایم ، فلان ماشین رو میخوایم ، فلان خونه رو میخوایم . ولی واقعا در ذهنمون ، خودمون به این باور و خودباوری نرسیدیم که من لیاقت این ثروت، خونه و یا ماشین رو دارم در واقع ذهنمون دست و پای آرزوها و رویاهامون رو زنجیر کرده.

اگه می بینی که آدم ثروتمندی داره هوشمندانه و سخت کار میکنه ، چون به این باور و اعتقاد رسیده که به خاطر تلاشی که می کنه و رفاهی که برای دیگران فراهم میکنه در نهایت خودش رو مستحق دریافت پاداش از زندگی و کائنات خواهد دید . و در نهایت این پاداش که ثروت بیشتر هم هست از طرف کائنات و جهان هستی بهش داده خواهد شد. ولی افراد فرودست جامعه سخت کار می کنند ولی چون شایستگی لازم رو برای رسیدن به ثروت در خودشون نمی بینند در نهایت هم به ثروت نمیرسن.

افکار منفی مثل ترمزهای روانشناختین که سرعت حرکت ما رو در مسیر موفقیت کاهش میدن وقتی که از شر این افکار خلاص شدیم و پامون رو از این ترمزها برداشتیم اونوقت بدون هیچ تلاش و تقلایی خیلی سریعتر از این چیزی که میرونیم، خواهیم روند و خیلی سریعتر هم به هدف هامون خواهیم رسید.


ارادتمند رسول یاوری


به تلگرام ما بپیوندید


  • رسول یاوری
  • ۰
  • ۰

از کوتهی ماست که دیوار بلند است

همه مردم  مشکل دارند. هم اون آدم های فقیر که در پایین شهر مشکل دارن و هم اون آدم های ثروتمند بالا شهر نشین. هم کارگر مشکل داره و هم مهندس و رئیس. هر کس به اندازه خودش مشکل داره و شاید افراد ثروتمند دغدغه و مشکلاتشون خیلی بزرگتر از افراد معمولی باشه. شاید تصمیم اشتباه یک مدیر شرکت زندگی صدها و هزاران نفر رو تحت تاثیر بگذاره و در واقع هر چی مسئولیت بزرگتری داشته باشی ، مشکلاتت هم بیشتر میشه. اما چطوره که عموماً ثروتمندها در مقابل مشکلات بزرگ موفق و پیروز بیرون میان ولی افراد عادی با مشکلات کوچیک خودشون باز هم درگیر و ناموفق اند.


عموم افراد فقیر تنها کاری که در مقابل مشکلات انجام میدن غرغر کردن و نق نق کردنِ . ولی افراد ثروتمند نه تنها به مشکلات پشت نمی کنند و از اون فرار هم نمی کنند بلکه با مشکلات ربرو و سرشاخ هم میشن . این به این معنی نیست که افراد فقیر به مشکل هاشون بی توجه اند بلکه به این معنی هستش که در نهایت کاری که انجام میدن اینه که تمام تفکراتشون و انرژی خودشون رو صرف گله و شکایت نسبت به زمین و زمان بکنند و همه بدبختی هاشون رو به دلیل جبر جغرافیایی ، بدشانسی ، ژن خوب و بد و هر عاملی به غیر از خوشون بدونند در واقع میشه اینجوری گفت که همه از عالم و آدم گرفته مقصرن به جز خود من . در حالیکه اگه واقعا بدنبال پیدا کردن واقعی مشکلاتشون هستند باید یه نگاهی به خودشون در آینه بکنند تا با اونی که باعث و بانی تمام مشکلاتشون هست دوباره آشنا بشن. افراد ثروتمند انرژی خودشون رو درگیر مشکلات و پیدا کردن راه حل نمی کنن دقیقاً این دو طیف نقطه برعکس هم هستن. حالا باید شما فکر کنید که در کدوم از این دو طیف دیدگاه قرار گرفتید؟


در واقع واسه ثروتمندا بزرگی و کوچکی مشکل اهمیتی نداره چون اونها فهمیدن که بزرگی و کوچکی خود اونهاست که در مواجهه با مشکل اهمیت داره نه خود مشکل. باید به جای فرار از مشکلات و کوچیک شدن و خم شدن جلو مشکلات به بزرگ کردن خودشون و پرورش دادن روح و نفس خودشون اقدام کنند.


دنیای بیرونی ما بازتابی از دنیای درون ماست اگه ما در دنیا بیرون خودمون مشکل داریم مقدار زیادییش برمیگرده به این که ما خودمون مشکل داشتیم. پس ما باید روی ( مقیاس ) خودمون کار کنیم. اگر مشکلاتمون بزرگن پس ما هم باید مقیاسمون رو افزایش بدیم و خودمون رو بزرگتر کنیم تا مشکلات برامون کوچک جلوه کنه.


در واقع بقول صائب تبریزی :  از کوتهی ماست که دیوار بلند است...


ارادتمند رسول یاوری


به تلگرام ما بپیوندید


  • رسول یاوری
  • ۰
  • ۰

نفس بکش

نفس بکش ( ذهن میلیونر )

یه روز یه مرد جوونی از سقراط رمز موفقیت رو میپرسه که چیه؟ سقراط به مرد جوون می گه صبح روز بعد به نزدیکی رودخونه بیاد . سقراط از مرد جوون می خواد که همراش به رودخونه وارد بشه . وقتی وارد رودخونه شدند و آب تا زیر گردنشون رسید ، سقراط سر مرد جوون رو یکدفعه زیر آب برد. مرد جوون هر چقدر تلاش کرد و دست و پا زد ، چون سقراط از لحاظ جثه قوی تر بود نتونست سرش رو بیرون از آب بیاره و این کار رو تا زمانی که مرد جوون رنگ صورتش کبود شده بود ادامه داد. وقتی سقراط سر مرد جوون رو از آب خارج کرد ، اولین کاری  که مرد جوون انجام داد (( کشیدن یک نفس عمیق)) بود.

سقراط از جوون پرسید : در اون وضعیت خفگی زیر آب تنها چیزی که می خواستی چی بود؟ اون مرد جواب داد:  هوا ، فقط می خواستم نفس بکشم ، به هر قیمتی و با هر تلاشی.

سقراط گفت همین رمز موفقیته! اگه همونطور که هوا رو می خواستی در جستجوی موفقیت باشی حتما بدستش خواهی آورد. رمز دیگه ای برای موفقیت وجود نداره.

علت آوردن این داستان اینجا این بود که برای ثروتمند شدن یا هر خواسته یا آرزویی که دارید باید خودتون رو محکوم شده به اون خواسته تون بدونید ، اگه طالب ثروت هستید خودتون رو محکوم به ثروتمند شدن بدونید ،  وقتی شما خودتون رو محکوم به اتفاق چیزی میدونید یعنی اینکه دیگه هیچ فکر و تفکر بر وجود یک اتفاق دیگه یا یک رخ دادی اصلا به ذهتنون خطور نمی کنه. پیش روی یک محکوم گزینه ی دیگه ای وجود نداره، گزینه های پیش روی یک محکوم این نیست ؛ ( یا این ، یا اون ) ، پیش روی یک محکوم فقط و فقط یک گزینه بیش تر نیست و اون اینه ؛ ( فقط این و نه هیچ چیزی دیگه ای ). پس برای اینکه بتونید تلاش بی حد و اندازه ای برای رسیدن به اهدافتون داشته باشید و بتونید موفق باشید باید در ابتدا خودتون رو محکوم به موفق شدن بدونید.

(( محکوم بودن)) یعنی خود رو کاملاً وقف یک چیز کردن.

اگه می خواین ثروتمند بشید ، خودتون رو ((محکوم)) به ثروتمند شدن بدونید، با این کار خودتون و تمام پتانسیل های موجودتون رو برای این هدف میذارید و در واقع خودتون رو ، زندگی تون رو ، توانایی هاتون رو  و   وقت تون رو  برای رسیدن به خواسته و آرزوتون ، وقف هدفتون می کنید.

پس محکوم بودن یعنی خود رو با تمام وجود و ((کاملاً))  وقف چیزی کردن، یعنی شما تمایل دارید هر کاری رو  تا هر زمانی انجام بدید تا به هدفتون برسید.  اینجا دیگه هیچ عذر و بهانه و شکستی معنا نداره.

شعارتون باید این باشه:

(( من محکوم به ثروتمند شدن هستم))

(( من یا ثروتمند میشم یا میمیرم))

ناپلون هیل جمله جالبی داره که میگه اگه طالب پیروزی و موفقیت هستید باید کشتی های پشت سر خودتون رو در آتش بسوزنید و راههای عقب نشینی رو برخودتون ببندید، اینجوری ذهن تون اشتیاق سوزان برای پیروزی رو داره  اینجوری یا در این میدان نبرد پیروز میشید و یا در همون میدان خواهید مرد ، پس چون عقب نشیتی و برگشتی هم در کار نیست پس هر چی داریم و نداریم رو برای رسیدن به موفقیت میذاریم وسط ، که این شرط لازم برای موفقیت است.

همه ما ماموریتی رو در زندگی داریم ، اگه هنوز نفس داری می کشید پس ماموریتتون به پایان نرسیده ، تلاش ما برای رسیدن به موفقیت تا لحظه ((مرگ)) باید ادامه داشته باشه ، تلاش ما تا (( آخرین نفس )) باید ادامه داشته باشه.


 دستت روی قلبت بذار و  بلند تکرار کن:

(( من محکوم به ثروتمند شدن هستم))



ارادتمند رسول یاوری 



  • رسول یاوری