از کوتهی ماست که دیوار بلند است
همه مردم مشکل دارند. هم اون آدم های فقیر که در پایین شهر مشکل دارن و هم اون آدم های ثروتمند بالا شهر نشین. هم کارگر مشکل داره و هم مهندس و رئیس. هر کس به اندازه خودش مشکل داره و شاید افراد ثروتمند دغدغه و مشکلاتشون خیلی بزرگتر از افراد معمولی باشه. شاید تصمیم اشتباه یک مدیر شرکت زندگی صدها و هزاران نفر رو تحت تاثیر بگذاره و در واقع هر چی مسئولیت بزرگتری داشته باشی ، مشکلاتت هم بیشتر میشه. اما چطوره که عموماً ثروتمندها در مقابل مشکلات بزرگ موفق و پیروز بیرون میان ولی افراد عادی با مشکلات کوچیک خودشون باز هم درگیر و ناموفق اند.
عموم افراد فقیر تنها کاری که در مقابل مشکلات انجام میدن غرغر کردن و نق نق کردنِ . ولی افراد ثروتمند نه تنها به مشکلات پشت نمی کنند و از اون فرار هم نمی کنند بلکه با مشکلات ربرو و سرشاخ هم میشن . این به این معنی نیست که افراد فقیر به مشکل هاشون بی توجه اند بلکه به این معنی هستش که در نهایت کاری که انجام میدن اینه که تمام تفکراتشون و انرژی خودشون رو صرف گله و شکایت نسبت به زمین و زمان بکنند و همه بدبختی هاشون رو به دلیل جبر جغرافیایی ، بدشانسی ، ژن خوب و بد و هر عاملی به غیر از خوشون بدونند در واقع میشه اینجوری گفت که همه از عالم و آدم گرفته مقصرن به جز خود من . در حالیکه اگه واقعا بدنبال پیدا کردن واقعی مشکلاتشون هستند باید یه نگاهی به خودشون در آینه بکنند تا با اونی که باعث و بانی تمام مشکلاتشون هست دوباره آشنا بشن. افراد ثروتمند انرژی خودشون رو درگیر مشکلات و پیدا کردن راه حل نمی کنن دقیقاً این دو طیف نقطه برعکس هم هستن. حالا باید شما فکر کنید که در کدوم از این دو طیف دیدگاه قرار گرفتید؟
در واقع واسه ثروتمندا بزرگی و کوچکی مشکل اهمیتی نداره چون اونها فهمیدن که بزرگی و کوچکی خود اونهاست که در مواجهه با مشکل اهمیت داره نه خود مشکل. باید به جای فرار از مشکلات و کوچیک شدن و خم شدن جلو مشکلات به بزرگ کردن خودشون و پرورش دادن روح و نفس خودشون اقدام کنند.
دنیای بیرونی ما بازتابی از دنیای درون ماست اگه ما در دنیا بیرون خودمون مشکل داریم مقدار زیادییش برمیگرده به این که ما خودمون مشکل داشتیم. پس ما باید روی ( مقیاس ) خودمون کار کنیم. اگر مشکلاتمون بزرگن پس ما هم باید مقیاسمون رو افزایش بدیم و خودمون رو بزرگتر کنیم تا مشکلات برامون کوچک جلوه کنه.
در واقع بقول صائب تبریزی : از کوتهی ماست که دیوار بلند است...
ارادتمند رسول یاوری
خوشمان آمد.